ع.ش.ق سه کلمه تا عشق |
|||||||||||||||||||||||||
سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : ice_kiss
آمد اما بی صدا خندید و رفت لحظه ای در كلبه ام تابید و رفت آمد از خاك زمین اما چه زود دامن از خاك زمین برچید و رفت دیده از چشمان من پنهان نمود از نگاهم رازها فهمید و رفت گفتم اینجا روزنی از عشق نیست؟ پیكرش از حرف من لرزید و رفت گفتم از چشمت بیفشان قطره ای ناگهان چون چشمه ای جوشید و رفت گفتمش من را مبر از خاطرت خاطراتش را به من بخشید و رفت ... نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|